نندنذ عکس، خاطره و حافظه ی جمعی


جهت مطالعه مطلب قبلی در خصوص موضوع عکاسی خانوادگی به لینک زیر مراجعه فرمائید:

بررسی نقش عکاسی خانوادگی در تکوین خاطرات جمعی و عمومی یک جامعه (1)

بررسی نقش عکاسی خانوادگی در تکوین خاطرات جمعی و عمومی یک جامعه (2)


عکاسی از همان آغاز، ابزاری مناسب برای ثبت خاطرات مکانها و مردمانی به شمار میآمد که با گذشت زمان به سوی فراموشی پیش میرفتند. «عکس، حافظه و بایگانی صمیمانه با هم در ارتباط هستند». (Cross, Peck, 2010,127)

 آنها برای به یادآوردن و بازخوانی گذشته به کار میروند. آنها ما را از حال به گذشته میبرند وگذشته را دربرابر چشمانمان تصویر میکنند، همچنانکه حافظه نیز با فرآیند ثبت تصاویر و بایگانی کردن آنها برای بازخوانی گذشته درگیر است.

به نظر میرسد که در روزگارانی که هنوز عکاسی ابداع نشده بود، حافظه به تنهایی جای عکس را پر میکرده است. اما حافظه به تنهایی، در بهترین حالتش نیز ناکامل و غیرقابل اعتماد است. عکاسی ابداع شد تا به کمک خاطرات ناقص ما برسد.

عکسها به حافظه یاری میرسانند و به ما حسی قوی از تجربه کردن و زندگی کردن موقعیتهایی میدهند که در طول زندگی ما وجود داشته است و همچنین با تمایل به روایتگری، داستان هایی را از گذشته بازگو میکنند.

«هرچند میتوان عکس را به عنوان ظرفی برای حافظه در نظر گرفت اما به آن اندازهای که عکس، حافظه را تولید میکند آن را در بر نگرفته است.

عکسهای خانوادگی به خاطرات و روایات مرتبط میشوند، به داستانهایی خاطرهگونه که هر چقدر هم خصوصی باشند، ردپای روایتهای عمومی و خاطرات جمعی را نمیتوان در آنها نادیده گرفت.
داستانهایی که برای عکسها بازگو میکنیم، بخشی از یک روایت بزرگتر یا حتی بخشی از تاریخ است. 

بررسی نمونه ای از عکس خانوادگی ایرانی

در این مقاله به خوانش تک عکسی میپردازیم که جدا از ارزشها و معناهای شخصی که در بردارد، معانی اجتماعی و گسترده تری را نیز در بر میگیرد و با حافظه جمعی و اشتراکی مردمی که در دورهای خاص، در یک فضای فرهنگی، اجتماعی یکسان زندگی کردهاند اشتراک مییابند.

در اینجا از سرنخها و اشارات به دست آمده از تفسیر عناصر تحت مطالعه در عکس و یافتن سرنخهایی به عنوان نقطهی شروعی برای تجلی خاطرات که بتواند ما را به فرضهایی کلیتر هدایت کنند، استفاده میشود و با استفاده از رویکرد روش شناسانهای که شرح داده خواهد شد، به اجرای خاطره پردازی بر روی عکسی که متعلق به ابتدای انقلاب اسلامی میباشد، پرداخته میشود و جایگاه و نقش این عکس، در شکلگیری بدنه ی اجتماعی، تاریخی و خاطرات جمعی بررسی میشود.


تلاش میکنیم تا با توجه به سرنخها و عناصر تصویری بازنمایی شده در عکس و همچنین روایتهای سوژه ی حاضر، معناهایی را که در بر گرفته است، دریابیم. برای این منظور رویکرد روش شناسی که اتخاذ کردهایم، رویکردی کیفی است که از تلفیق دو روش حاصل شده است.

یکی استفاده از شیوه ی استنباط عکس که شرح آن داده شد و دیگری رویکرد تفسیری نسبت به عکسهای خانوادگی، شیوهای که انت کون در تحقیقات خود بر روی عکسها و دیگر رسانه های دیداری از آن استفاده میکند.

در این روش کار بر روی عکسها با چند اقدام ساده آغاز میشود، توصیف عکس و توجه به سوژههای انسانی آن. توجه به بستر تولید عکس (عکس در چه زمانی، کجا، چرا، چگونه و توسط چه کسی گرفته شده است.) از چه فنآوری عکاسانهای استفاده شده است و مخاطب آن چه کسی میباشد و در کجا نگهداری میشود.

بررسی تصویر به صورت دقیق تر

این عکس از زاویه رو به رو در فضای داخلی خانه است. قطع معمول عکاسی خانوادگی( )10*15را دارد که خانواده ای پنج نفری را نشان میدهد. شامل پدر، مادر، دو پسر و یک دختر که همگی به دور سفره ی هفت سین نشسته اند. (تصویر .)1

موضوع آشنایی که معمولاً در همه ی آلبومهای خانوادگی یافت میشود. در نگاه نخست این عکس مثل تمامی نمونه هایی که ممکن است در آلبوم عکس هر خانواده ی ایرانی باشد، یک عکس معمولی است که لحظاتی بعد از تحویل سال نو گرفته شده است.

عکسی که تا حدی افزون بر بازنمایی یک خانواده ی متوسط ایرانی، رسم معمول جمع شدن خانواده به دور سفره ی هفت سین ایرانی را بازنمایی میکند. . همه چیز در عکس حاکی از یک زندگی ساده ی ایرانی است، اشیای حاضر در تصویر دربرگیرنده ی دلالت ها و معناهای اجتماعی هستند.

ظاهر خانه حاکی از شیوه ی زندگی خانواده در آن دوره ی خاص تاریخی است.  


تصویر سفره هفت سین

عکاسی خانوادگی بر سر سفره هفت سین ایرانی – یک رسم ایرانی


ادامه بررسی تصویر سفره هفت سین ایرانی

در گوشه ی سمت چپ تصویر میز چوبی کوتاهی قرار دارد. بر روی آن سماور و پارچ، سینی و سبد محتوی استکان ها است. روکش توری سفیدرنگی بر روی سماور است. در کنار میز سماور در پس زمینهی عکس طاقچه ای گچی قرار دارد که یادآور معماری سنتی خانه های ایرانی است.

طاقچه ای که معمولاً محل قرارگیری قاب آیینه، شمعدان و قاب عکس بوده است و در معماریهای امروزی حذف شد. ظاهر این اتاق به گونه ای تداعی کننده ی خانه های قدیمی تهران، با اسباب و اثاثیه ی داخل آن و زندگیهای ساده ی آن روزهاست.

در گوشه سمت راست تصویر تلویزیون مبله ی شاپ لورنس سیاه و سفید قرار دارد. بر روی آن دستگاه رادیو ضبط است. در زیر آن ظرف آبی رنگ جا نانی که دیگر به ندرت در خانه های ایرانی یافت میشود وجود دارد.

رنگ دیوار اتاق رنگی است که شیوه ی غالب رنگ آمیزی خانه های آن دوره بوده است. تا نیمه با رنگ روغنی سبز روشن با خط میانی مشکی رنگ و از نیمه به بالا، با رنگ سفید غیر روغنی رنگ شده است.

به دور سفرهی هفت سین، پدر خانواده بر اساس ارتباط عاطفی خاص پدر و دختر، دستانش را به دور شانه ی دخترش حلقه کرده است.

در کنار آنها مادر خانواده به شیوه ای سخت نشسته است. شاید بتوان آن را به نوعی شرم زنانه تعبیر کرد که در لبخند ملایمش نیز نمودار میشود.

منبع » نشریه هنر های زیبا